شانه ات را خواستم خانه ام ویرانه شد
رفتی و درمان نبودی دلم دیوانه شد
آسمان را خواستم بد زمین خوردم بدان
کل این شهر به جز شنید گفتم بمان
آخر نماندی …
جوانی ام به مو رسیده برس داد این دل نفس بریده
برس به دادم به داد این جوان پیر قد خمیده
به داد این کسی که روز خوش ندیده …
جوانی ام به مو رسیده برس داد این دل نفس بریده
برس به دادم به داد این جوان پیر قد خمیده
به داد این کسی که روز خوش ندیده …