رگمی ازم بِبُرنت، شک نکن میمیرم
تو خوبی که من پیگیرم
گفتم و باز هم میگم که سر تو سرم رو هم میدم
خیلی برات جنگیدم، جز تو از همه بد دیدم
یه جوری گیجم که میخوام تموم نشن سرگیجه هام
چه حال خوب بدیه باید ازش بیرون نیام
نمیتونم ترکت کنم، از بس که میسازی به من
اصلا از این به بعد تو به جای من حرف بزن، به جای من حرف بزن
صد ساله من و تو عاشق همیم انگار
اما باز تازگی داره دیدنت هر بار
این علاقه داره دیوونه ترم میکنه هر لحظه
گاهی هم صدام میلرزه، اما باز برام می ارزه
یه جوری گیجم که میخوام تموم نشن سرگیجه هام
چه حال خوب بدیه باید ازش بیرون نیام
نمیتونم ترکت کنم، از بس که میسازی به من
اصلا از این به بعد تو به جای من حرف بزن، به جای من حرف بزن