من در شهر تاریکی پنهانم
من راز شب بوها را میدانم
تو از چشمم دردم را میبینی
من از قلبت رازت را میخوانم
من در شهر تاریکی پنهانم من
راز شب بوها را میدانم
تو از چشمم دردم را میبینی
من از قلبت رازت را میخوانم
همراه من شو در طوفان سختی ها
ماه من شو در تره بختی ها
آوازم شو تا فردای آزادی
سرشارم کن از شوق پیله کندن ها
تا صبح پروانگی رفتن ها
پروازم شو تا رویای آزادی
در دنیای سایه ها سرگردان و بی صدا
روز و شب میگردم تا پیدا کنم خورشیدم را
همراه من شو در طوفان سختی ها
ماه من شو در تره بختی ها
آوازم شو تا فردای آزادی
سرشارم کن از شوق پیله کندن ها
تا صبح پروانگی رفتن ها
پروازم شو تا رویای آزادی